انتخاب خوب در همسریابی و ازدواج و زندگی مشترک

ساخت وبلاگ

پسری 30 ساله هستم. کارمند یکی از ارگان های دولتی. نزدیک 2 سال بود که با دختری آشنا شدم. تو این مدت خیلی باهم حرف می زدیم. البته بیشتر اس ام اسی. قصدمون آشنایی بود. من از اول قصدم ازدواج بود. به چیز دیگه ایم فکر نمی کردم. اونم همینطور ولی اون درگیر پایانامه بود و تا تمام شدن کاراش به من اجازه جلو اومدن نمی داد. تا اینکه بالاخره بعد دو سال تصمیم گرفتیم خانواده هارو در جریان بذاریم. مادرم رفت خونشون واسه دیدنش. منم رفتم و با پدرش صحبت کردم. پدرش خیلی از من خوشش اومد. و همین باعث شد که رابطش با من خیلی صمیمی و نزدیک بشه. چون به قول خودش دیگه پدرش میدونست. خیالش راحت بود. ولی این شروع مشکلات شد. مادر من یک هفته قبل از عید رفت خونشون و گفت ایشالاه بعد از عید و ایام فاطمیه خدمت می رسیم. همین حرف خورده بود تو ذوقش. که چرا مادر تو این حرفو زده. بهتر بود خانواده دختر تعیین کنن کی بیاین. که دیگه واسش توضیح دادم و به خیاله خودم قانعش کردم. تا بعد از تعطیلات. که از من میپرسید کی میاین خواستگاری. منم گفتم این هفته یه مقدار گرفتارم. ایشالاه هفته بعد. همین حرف من باعث شد خیلی بهم بریزه. شروع کرد به غر غر کردن. که تو و خانوادت منو بی ارزش کردین. شما مشکلم داشتی بهتر بود مادرت زنگ میزد میگفت. نه اینکه بیاین منو ببینین بعد برین تا یک ماه بعد. پدر مادرم خیلی عصبانین . پدرم گفته دیگه با این پسره کار نداشته باش. و از این حرفا. خلاصه خیلی بهم ریخت. منم بهش حق ندادم. گفتم خانواده دختر که نمیگن کی بیاین کی نیاین. بعدشم این یه دیدن ساده بوده. خواستگاری که نیومدم. اصلاً شاید خانواده من دارن تحقیق می کنن. رسم و رسوم فرق داره. اونم قبول نمیکنه. تا جایی که دیگه کارو میخواست تموم کنه. میگه تو قدم اول از من دفاع نمیکنی وای به حال بقیش. گفت من دیگه نمیخوام ادامه بدم. منم دو روز صبر کردم. ولی دیدم نمیتونم. سعی کردم از دلش درارم. تا حدیم تونستم. ولی الان حسه خیلی بدی دارم. احساس میکنم خودمو له کردم. چون اون میگفت دیگه نمیخوامت. من خیلی دوسش دارم. ولی از این رفتارش دچاره شک و تردید شدیدی شدم. اگه سره یه مسئله خیلی ساده اینجوری کرد. فردا بریم خواستگاری هزار جور مسئله دیگه پیش میاد. منم نمیتونم تحمل کنم. از اینکه حقو بهم نمیده ناراحتم. از اینکه میگه دیگه واسم مهم نیست چی میشه ناراحتم. نمیدونم با این حس باید چکار کنم. اگه بدونم حق باهاشه ناراحت نمیشم ولی نمیدونم چرا نمیتونم حقو بهش بدم. لطفاً کمکم کنید اون وقت تصمیم بگیرین که میخواین  یه عمر با هم باشین یانه...شاید این راهه حلی که گفتم الان خیلی متعارف نباشه ولی دیگه نه شما میخوای هی فکر کنی که آیا این آقا از شما خوشش خواهد آمد یا نه....نه اینکه این آقا بعدا فیلش یاد هندستون میکنه و هی بهانه گیری که من اینجوری میخواستم یا اونجوری نمیخواستم....درامد خوب داشته باشه ولی شوهرش نمیذاره کار کنه. دوست منم سنش پایین بود ازدواج کرد با همین حرف مردم که بیچاره ازدواج کن حالا یه لیسانس داری مگه چی کار کردی و پسره خونه داره با همین حرفهای بی پایه و اساس خودش رو بدبخت کرد.اعضای این سایت همسریابی . من دختری ۲۱ ساله هستم. چندوقت پیش یکی از بستگان مادرم ، پسری رو به ما معرفی کرد واسه ازدواج. پسره ۲۳ سالشه دانشجو ترم ۲ بعد اینکه دیپلم گرفته رفته سربازی سم بر اینه که اگر در خواستگاری دختری را پسندیدی سریع تر پیگیری کنی و به خانواده دختر اطلاع بدی و اگر خواستی تاخیر در جلسه های خواستگاری باشه با علت به خانواده دختر اطلاع بدی در غیر این صورت از نظر خانواده دختر شما از سر دل سیری به خواستگاری رفتی و یا بقول دوستان این دختر هم یکی از چندین گزینه ی شماست و این تاخیر شما بی احترامی به دختر محسوب میشود اما تعجیل در جلسه های خواستگاری و پیگیری مکرر اصلا به این معنی نیست که شما زودتر میخواهید ازدواج کنید بلکه به این معناست که شما تا این مرحله دختر و شرایطش را پسندیده آید و مایل به ادامه ی آشنایی دارید.اما هرگز برای برگزاری مراسم عقد و .... عجله نکنید  همون جلسه هم رو ببینین اقدام کنین...که اگرم به توافق نرسیدین...دیگه نه حرفی پیش میاد نه حدیثی شما رو بخیر ایشون هم به سلامت....ان شا الله که هر چی خیره برایه شما پیش بیاد ...موفق باشین تن دخترمون میخواد درس بخونه!!!حسابی ناراحت شدیم و پیگیری کردم.فهمیدم که باباش به خاطر نداشتن شغل مخالفت کرده و دخترخانم ازم خوشش اومده و راضی بوده و گفته اگه پسره شاغل باشه باباش راضی میشه خانوادم میگن خواستگاری دوباره نمیرن چون اونها تورو به خاطر شغلت میخوان نه خودت و مخالفن! میگن کارمند شو بعدش دخترکارمند بگیر منم دودلم از طرفی از دختره خوشم اومده از طرفی رفتار باباش جالب نبود و کدورت پیش اورد.دوستان بهترین تصمیم در این مورد چیه.  نکته بگم به آقایونی که نسبت به خانم ها بدبین شدن! اونم اینه که تفکرشما اشتباهه من بعنوان یه خانم که کلی دوست خانم دارم که مجردهستن و قصد ازدواج دارن این رو بهتون میگم که همه دخترها اینجوری فکرنمیکنن وخیلی از خانواده ها به ایمان واعتقاد پسر بیشتر از درآمد و دارایی مادی اون اهمیت میدن شما بااین بدبینی فقط به ضرر خودتون عمل میکنید وازدواج تون رو الکی به تاخیر میندازین من به واقع معتقدم اگه بگردین حتما دخترخوب با توقع پایین پیدامیکنید که باشرایط شما کنار بیاد من اگه جای کاربر بودم اول با یه دکتر روانشناس مشورت میکردم چون برای عمل های زیبایی بهتره که ادم با یه روانشناس مشورت کنه جراح ها که میخوان به پولشون برسن. من مخالف جراحی نیستم ولی دوستان میدونن اینطور عمل های زیبایی تو جامعه قبل ازدواج صورت خوشی نداره تعلل شما ازین جهت بوده که از جانب دختر خانم خیالتون راحت بوده و میدونستید که با یه ماه تاخیرم اونو از دست نمیدید ولی معمولا وقتی پسر و خانوادش راضی باشن این دست اون دست نمیکنن و ترجیح میدن زودتر رسمی کنن تا از دست نره به خاطر همین خانواده دختر ناراحت شدن که اگه پسندیدن چرا اینقدر تاخیر کردن و یا نکنه میخوان ما رو با گزینه های دیگشون سبک سنگین کنن. شاید اون دختر خانوم در جریان مشکلات شما قرار داشته اما خانواده اون که بی اطلاع بودن پس بهتر بود حداقل مادرتون یه تماس میگرفتن و اونا رم در جریان میذاشتن و یه وقت برا خواستگاری تعیین میکردن. خوب مسلما اون دختر تحت تاثیر سرزنش والدینش قرار گرفته و حق داشته که ناراحتیشو به شما ابراز کنه هرچند تو این زمینه یکم تند رفته.
 ازدواج زیاد حرف نمیزنن معمولا هم بعضی خانم ها بعد ازدواج شلخته تر هست اصلا اونطور که به خودشون میرسیدن نمیرسیدن این نشون میده که اقایون مهربونن و اونقدر که شما فکر میکنی بد نیستن.

ولی یه چیزی روهم بگم بعضی وقتا آقایون خخخیلی بی انصافی میکنن ببینید یکی از وظایف اصلی مرد تو زندگی مشترک تامین خرج ومخارج زندگیه که تنها راهش داشتن شغل است پس طبیعیه که سغل پسر تاحدودی برای خانواده و حتی خوددختر خانم مهم باشه وشما نباید به کسی خرده بگیرید که چرا داشتن شغل براشون مهمه هرچند من خانواده هایی رومیشناسم که تواین زمینه زیاد سختگیری نمیکنن و همبنقدرکه آینده شغلی پسر مناسب باشه یعنی تحصیل کرده باشه و آینده خوبی داشته باشه بهش دختر میدن و به خاطراینکه الان شغل نداره ردش نمیکنن ولی یه سوال ازشما آقایون دارم چرا پسرها آنقدر به شغل و درآمد دخترها موقع ازدواج وخواستگاری اهمیت میدن؟!!! من خودم خواستگار داستم وسط جلسه اول خواستگاری پرسیده : حقوق شما دقیقا چقدره؟!! این درحالی بود که من هنوز از ایشون راجب حقوقش نپرسیده بودم واقعیتی که حداقل من توخواستگاری هایی که برام پیش،اومده تجربه کردم اینه که بیشتر خواستگارها به خاطر شغل مناسب وحقوق بالا اومدن سراغ من واین واقعا خخیلی زشته و واقعیت بسیار تلخیه دنیا برعکس شده آقایون حالا خدانکنه خانواده دختر به شغل ودرآمد پسراهمیت بدن دیگه تمومی نداره البته حرف شماهم درسته ودخترها هم خیلی ظاهربین ومادی گرا شدن هرچند این اصلا عمومیت نداره ولی به طورکلی جامعه بدشده که داره همه رو به این سمت سوق میده ه نظر من یه جورایی همون داماد اول کار رو برای شما سخت کرده معمولا خانواده دخترها سر دختر اولی تجربه ندارن ولی سر دخترهای بعدی که تجربه کسب میکنن دیگه خیلی زرنگ میشن در سایت همسریابی و ستگی به خودشما دارد که هدفتون از ازدواج چی باشه؟اگرهدف رسیدن به معیارهای مادی وبه آرامش رسیدن توسط این معیارهاست پس از نظر بنده این شخص مناسب شما نیستند.چون نمی تونند توقعات شمارو برآورده کناگرهدف از ازداوج رسیدن به کمال وسعادت بیشتره و ایمان ومعنویت طرف براتون مهمتر از مادیات هست .مناسب هستفهم وشعور یک نفر به تحصیلات عالیه نیست  جسارت نباشه  شما باوجود اینکه تحصیل کرده هستین .اما ازدواج رو یعنی کارگری کردن توخونه شوهر میدونی به نظرتون این طرز تفکر مناسب هست برای یک دختر تحصیل کرده؟شما فورا جواب رد نده سبک سنگین کن ببین اگه این بنده خدا ایمان داره ،اخلاق داره،معنویت داره ،چقدر به اصول اولیه دین پایبندهست از نظر مالی همین که مخارج خانه رو تامین کنه کافیه اونم ازراه حلالش  این اقا هم خونه داره وهم ماشین  وهم کارحالا اگه شغل حراست یا به قول شما همون دربون برای شما عیب هست اون دیگه حرفی نمی مونه واسه گفتنحرف اخر کسی که کاستی های همسره آینده شو قبول نداشته باشه نمی تونه خوشبختش کنه  خواستگاری یعنی دخترتون رو بدید من بدون پول میخام ببرم بدبختش کنم.حتما خود این پسرم می دونه که زندگی کردن پول می خواد همچین موضوع پیچیده ای نیست. اما اینکه بقیه ی  موارد رو مثل اخلاق و اعتقاد و ... رو بذاری کنار و بگی چون کار و پول نداری پس جواب منفیه یعنی تو رو به خاطر پول می خوان.جالبه تنها دلیلشون همین شغل بوده یعنی بقیه ی موارد شما رو پسندیدند.اگه اینطور که مادرتون میگن به خاطر  شغل شما رو نمی خوان می تونستند بگن ما شما رو پسندیدیم اما همان طور که همه می تونند زندگی خرج داره شما اول برو یک شغل پیدا کن بعد دوباره بیا خواستگاری نه اینکه جواب منفی رو قاطعانه بدن.راستش من نمیخواستم الان بفرستم خواستگاری چون خودم درگیر درس و استچون من خودم تو دانشگاه آزاد درس خوندم. میگم که بار علمی دانشگاه آزاد خوبه. بهترین کارگاه ها و آزمایشگاههارو داره. ما واسه رباتیک هیچی از جیب خودمون هزینه نکردیم و دانشگاه تا الان واسه رباتمون حدود 60میلیون در اختیارمون گذاشته. حرف شما جنگ بین دانشگاهها نیست. من میدونم. اما بعضی افراد یه رفتارایی دارن که وادارت میکنن اینو بگی. طرف مقابل من شخصی بود که سال اول مهندسی پزشکی آزاد قبول شد تصمیم داشت بره، از من راهنمایی خواست که برم؟ گفتم نگین خانوم شما هرررر رشته ای تو هرررر دانشگاهی بخونید واسه من ارزش داره اما مهندسی پزشکی بازار کارش مثل مهندسی مکانیک و برق زیاد نیست، چون حتی کالاهای پزشکی رو هم بیشتر مهندسای مکانیک و برق میسازن و اگر هم بنا به کار باشه آخرش به صنعت ختم میشه و صنعت واسه یه خانوم سخته در حالی که واسه مرد جای پیشرفت داره.شما نگران ازدواج من نباشین من اگه ازدواج نکردم خودم دلم نخواسته تو فامیل و اشناهای ما طبیعی هست اونها به نظر دختراشون احترام میذارن.من اگه با عشق ازدواج کنم همیشه به شوهرم احترام میذارم و اصلا از این ادمها نیستم که بخوان به شوهرم بگن زن ذلیل من اگه به شوهرم بی احترامی کنم یا به هرکس دیگه یعنی بی احترامی به شخصیت خودم.حرف من اشتباه نیست که میگم باید خانواده ها شبیه هم باشن یعنی از لحاظ فرهنگی شبیه هم باشن.شما چرا انقدر امروز از دست من ناراحتی همش میخوای یه چیزی بگی من عصبانی بشم من کلا ادمی هستم که عصبانی نمیشم.وباره پرسید پس اگه به نظرتون یه سال دیگه پشت کنکور باشم بد نیست؟ گفتم. چه عیبی داره اصلنم بد نیست.لاصه بهتون بگم همین شخصی که مهندسی پزشکی قبول شده بود و خوشحال بود که بره، با راهنمایی خوده من! یه سال دیگه نشست تو خونه درس خپند سال بعدش داروسازی غیرانتفاعی قبول شد. بعد خوده همین شخص بهم گفت احسان به دلم نمیشینی من از تحصیلاتت و از کارت خوشم نمیاد من بمیرمم زن آدمی مثل تو نمیشم!
چنین اشخاصی وادارت میکنن که به دانشگاه و رشتشون توهین کنی تا یه وقت فکر نکنن خیلی بالانلتی باشه قبول شم.دلیل اینکه نرفتم سراغ کار موقت اینه که میخوام تمرکز به استخدامی بذارم چون وقت محدوده برای مطالعه برای آزمون.به فرض برم کار موقت تا عصر اونجام فقط شب میشه درس بخونم که وقت کم میارم.وضع اقتصادی خانواده خوبه شماهم بودی نمیرفتی سراغ کار موقت که آینده نداره.خیلی اشتباه میکنن خونوادتون یعنی چی اونا شما رو برا شغلتون میخوان خب مهمه پسر شغل داشته باشه و اهله کار باشه بلااخره یکی از مسئولیتای مهمه شماست خونواده دختر حق دارن رفاه و خوشبختیه دخترشونو در نظر داشته باشن تا حالا همچین حرفیو نشنیده بودم که خونواده پسر بگن نباید شغل مهم باشه خیلی جالبه افکارشون خونوادتون شما انسان پاک و سالمی هستی که برای ازدواج اقدام کردی ....احسنت به شما.....ولی برای شروع زندگی بالاخره یه سری امکانات لازمه شما اجازه بده یه مدتی بگذره تا هم شما یه کاره مناسب پیدا کنی و هم اینکه این کدورت پیش آمده از بین بره.....به نظره من حرف خانوادتون درست نیست که اونها شما رو برای شغلتون میخوان چون اون پدر هم حق داره بالاخره شما باید یه شغلی یا در آمدی داشته باشه که اون بتونه اطمینان کنه و دخترش رو به دست شما بسپره....اگر واقعا این دختر رو میخواین و حاضرین برای رسیدن به اون تلاش کنین...سعی کنین یه جوری به گوش دختر برسونین که دارین تلاش میکنین تا شغلی پیدا کنین و برای ازدواج با اون اقدام کنین و مطمین شین که اون هم برای شما صبر میکنه....ان شا الله خدا هم شما رو یاری میکنه و اگر قسمت هم باشین و براتونخیر باشه بهم میرسین....توکل بر خدا...بابا ول کنین این بچه بازیارو. پسر دایی من بیکار بود رفت خواستگاری بهش دختر دادن مثل دسته گل. الانم خدا رو شکر سر یه کار خوبه،( ولی جنم کار داشت، هر کاری بود میرفت کار میکرد خجالتاحت کنید خودتونو بگید بابات خونه و ماشین اضافی داره بده به تو!طرف یه خواستگار فوق لیسانس رشته آبیاری بادنجون بم از دانشگاه آزاد تب کوچک داره آمده میگه خواستگار فوق لیسانس داشتم، خب زنش می شدی!والا چی بگم، دخترا فک میکنن ما بدبختا همش پی بیکاری هستیم. ولا منشما دیدگاهتون نسبت به دانشگاه آزاد خیلی خنده داره. دانشگاه آزاد الان کنکور نداره اما دانشگاه آزاد تهران و 4،5 تا شهر دیگه با کنکور سراسری یکی شده. پس تا دانشگاه آزاد داریم تا دانشگاه آزاد!!!! شما حتما داری با علی آباد کتول مقایسه میکنی :ساز هست.حالامن هنوز تصمیم نگرفتم که با یه ادمی که دیپلم یا لیسانس هست ولی پولداره ازدواج کنم یا با کسی که تازه دکتریش رو گرفته و ده سال اینده از نظر شغلی موفق میشه. ( اونی هم که دکتری گرفته فقط این امتیاز رو پیش  من داره که خیلی از مخارج اولیه رو کوتاه میام تا بعدا جبران کنه.)اتفاقا دوستم بعد ده سال به شوهرش میگه تو چطور جرات کردی بیایی خواستگاری من برای همین من میگم ادم باید قبل ازدواج این چیزهارو رعایت کنه که بعدا همبا توجه به بیوگرافیت و با توجه به توضیحاتی که در مورد اون پسر دادی که اگه لیسانسش رو بگیره شغل و درآمدش عوض میشه . خب میشه گفت این یه مورد مثبت هست .به نظر من حتما با خودش یکی دو جلسه صحبت کن . ببین ظاهر ، رفتار و اخلاقش چطوره.طرز فکرش چطوره . واقع بینه ؟ و کلا حواست بهش باشه .اگه مومن باشه و خوش اخلاق و خسیس هم نباشه ( در مورد فرد خسیس حدیث داریم که دختر بهش ندن ) خیلی می تونی روی زندگی با این آدم حساب کنی . در ضمن از مادر و خواهرش هم که خوشت اومده . مادرشوهر و خواهرشوهر !!!خوب فکراتو بکن . سبک سنگین کن . خواسته هات و همه ی نقاط منفی و مثبت خودتو اون پسر رو روی کاغذ بنویس . اگه مثبتها بیشتر بود می تونی شک و تردید رو کنار بزاری .
شی نیست.ولی خداییش یه موقع اسم دکتر میومد ما همه هنگ میکردیم چقدر به عزیزم شما هنوز به رشد و بلوغ فکری برای ازدواج نرسیدی .با این افکار بچگانه ای که شما داری حالا حالا باید صبر کنی . در غیر این صورت اصلا ازدواج موفقی نخواهی داشت و اون پسر رو نمی تونی خوشبخت کنی .شما فکر می کنی اگه لیسانس بگیری چی میشه ؟ با لیسانست چند تا کار خارق العاده می تونی بکنی ؟ غیر از اینه که تا مدتها باید بزاریش در کوزه و آبش رو بخوری ؟این پسر که الان شاغله ، خونه و ماشین هم داره و کاملا مشخصه که شم اقتصادی خوبی داره ! شما تا سال دیگه با لیسانست کدوم یکی از این شرایط رو می تونی داشته باشی که اینقدر به لیسانست افتخار می کنی ؟ ( معذرت می خوام که اینقدر صریح الهجه ام ولی خوب برای افرادی مثله شما واقعا لازمه تا کمی به خودتون بیایید و از خواب غفلت بیدار شید )این پسر کم و کسریی برای ازدواج نداره . البته از لحاظ شغل ، ماشین و خونه . برای موارد دیگه مثله ایمان ، اخلاق ، سلامت جسمی و روحی ، روابط اجتماعی و سایر موارد باید تحقیق کنید .با این شرایط اقتصادی این پسر هر جا بره خواستگاری دست رد به سینه ش نمی زنن . حالا شما بشین از حالا به لیسانس نگرفتت افتخار کن .طرف احترام میذاشتیم ولی الان طرف هر چی مدرکش پایین تره بیش تر به دکترها توهین میکنه کلا همه نسبت به کسایی که فوق لیسانس و دکتری خوندن گارد میگیرن.به سخنرانی دکتر فرهنگ در رابطه با ازدواج موفق  خواندن + عمل کردن به کتاب های از دولت عشق، چشم دل بگشا، آشنایی با فرشتگان، قانون توانگری و سایت همسریابی  توکل به خدای مهربان و کسب بهترین نتیجه ممکن :)ه نظر من حرف خانواده شما اصلا منطقی نیست.پدر اون خانوم حق داشته و به مورد درست و منطقی ای اشاره کرده و باید به نظرش احترام گذاشت چون هیچ پدری بد فرزندش رو نمیخواد.ولی توقع خانواده شما به جا نیست که تورو به خاطر شغلت میخوان اصلا این جمله به نظر من معنی نداره بعدم این حرف رو هیخدا این دانشگاه آزاد رو با خاک یکسان کن دیگه پز این مسخره بازی ها رو کسی ندهسایت همسریابی شد رشته و دانشگاه)بابا من خودم دانشجو دانشگاه دولتی هستم برق، ولی میگم تحصیلات هیچ ربطی به شعور شخص نداره، مدرک یعنی چند شب امتحان درس خوندن و بس،سایت همسریابی خدا نسل این دخترهایی رو که از پسرا خونه و ماشین میخوان رو قطع کنه یه وقت نرم خواستگاریشون. بابا دین ندارین آزاده باشین، پسر ساله از سالگی هم کار کرده باشه نمی تونه از خودش خونه و ماشین داشته باشه. مگه توی کار قاچاق مواد باشه والا.اگه هم میخواید باباش واسش خونه و ماشین بخره، پس به پسرا نگید خونه داری، ماشین داری؟راحت کنید خودتونو بگید بابات خونه و ماشین اضافی داره بده به تو! بخواد بله زشته . زن و مردم نداره کلا خواستن یک انسان به عنوان هسمر صرفا به خاطر پولش زشته .اما این که شوهر روی حقوق همسرش حساب کنه که زشت نیست؟ شما ناراحت میشید همسرتون برای ساختن زندگیتون روی شما حساب کنه ؟ یکی از این ابعاد هم مادیه دیگه . وقتی شما به این لحاظ توانمندی دارین به نظرم نامردیه که بگین به من مربوط نیست که همسرم به من نیاز داره.چطور فکر میکنید که همسرتون تتحصیل نظراتذدختر و پسر متفاوته! یه دختر میتونه رااااحت بشینه تو خونه درس بخون، چون نه سربازی داره و نه نسبت به خرج و مخارج زندگی آیندش وظیفه ی تعیین شده ای داره، دختر راحت میتونه بشینه درس بخونه حتی اگه بدونه آینده ضغلی درسش خوب نیست.. اما یه پسر جدا از مشکل سربازیش مدام باید به این فکر کنه آینده شغلی درسش چی میشه. همش با خودش میگه اگه این درسی که دارم مبخونم آخرش چی میشه. فکرش مدام مشغوله. تازشم واسه پسر افت داره بشینه تو خونه درس بخونه. تو خونه موندن مردونگی رو از بین میبره! بده؟آدم وقتی یه دوست سادش بهش نیاز داشته باشه دادن پول کمترین کاره اگه داشته باشی .جدا باعث تعجبه ها . ملت کمک کردن به همسرشونو زشت می دونند . تو این نوع نگاه به چون با افکار تو هم خوانی ندارهاین پسر بعد از ازدواج قرار نیست بشه وزیرنفت نهایتش بتونه خیلی زرنگ باشه بشه کارمند سادهپس شما اگر میتونی حراست بودنش بپذیری زنش بشونمیتونی بیخیالش شوبعد شما دیدگاه خوبی نسبت به ازدواج نداری و فکر می کنی خانه داری یعنی کلفتی این باعث میشه زندگی به کام هردوتون تلخ بشهحالا هی میخوای بگی دربون دربون و غروری برای مرذت نذاری فردا کارتون به جدایی میکشهازدواج یعنی مااگر تو به منیت خود بیشتر بها میدی نباید ازدواج کنی فعلاازدواج نکردن بهتر از بد ازدواج کردن هست زندگی باید همیشه مواظب باشین همسرتون سرتون کلاه نذاره .شما یه سر برو دو تا باشگاه و استخر علاوه بر ورزش یه مقایسه ای هم بکن ببین مردم چه اعتماد به نفسی دارن دوستم میگفت یکی از فامیل هامون تصادف کرده بود و ماشین از روی دستش رد شده بود و کلا میخواستن دستش رو قطع کنن و خلاصه از هزار جای بدنش پیوند زدن و دستش قطع نشد و اون خانوم با همون وضعیت میرفت تو اجتماع و کلاس های ورزشی و روحیه اش رو حفظ میکرد حالا من فکر میکنم این کاربر توقعشون از خودشون زیاده سنتون رو نمیدونم ولی این  فکر طبیعی هست که دخترها و پسرها دارن یکی کمتر یکی بیشتر بعد ازدواج راحت باشم.شما هم اگه خواستی مردونگی خانواده پسر رو بسنجی این حرف رو بزن بذار شورهت بفهمه وظیفه تو نیست که تو خرج خونه کمک کنی اگه یه روز این کار رو کردی فکر نکنه وظیفه ات هست بفهمه که از روی محبت این کار رو کردی.من  برای اینکه خیال خانواده پسرها رو راحت کنم و همه رو گفتم یه بخش کوچکی از اموالم رو میدم به بچه ام بقیه اش خرج مدرسه سازی و بیمارستان بشه الان چند ساله تو ذهنم هست که برم تو یه خیره ای یه کار مثبتی انجام بدم اونقدرها هم ادم بدجنسی نیستم فقط یه ذره از دست خانواده پسرها دلخورم که اگه ولشون کنی مثل خانواده بعضی ها میگن اصلا چه معنی داره خانواده دختر به درامد تو نظر دارن! بعضی چیزا رو ادم باید به چهار نفر نشون بده اگه اوناشما دوسش نداری داشتی این حرفارو نمیزدی چرا خودتو اذیت میکنی بهش بگو نه بعدی که اومد بررسی کن ولی الکی از خواستگارا رد نشو همه رو بدون دلیله موجه جواب کن اصلانم لازم نیست عاشق بشی ازدواج کنی بررسی کن به دلت که نشست بله بگو مردو زن هردو برا زندگیشون زحمت میکشن نه فقط زن نه فقط مرد ایشون برا زندگی شما بره سره کار یعنی داره برا شما حمالی میکنه ؟زندگی کردن تو خونه مردی که واقعا دوسش داری کارگری نیست یه نعمته ن قبل عمل به چهار تا ادم مثل خودش یا چهار تا دکتر متخصص نشون بده بدنشو ... بالاخره ما هم الان نمیتونیم نظری بدیم هر چی بگیم حرفه چون برخی هستن که واقعا اعتماد به نفس پایینی دارن و کوچکترین ضعفی رو در خودشون بزرگ میکنن وممکنه این خانم هم از این افراد باشه .. ولی خوب گاهی واقعا یه مشکلاتی هست که صد سالم بری پیش روان شناس نمیشه فکر رو نسبت بهش اصلاح کرد چون واقعا مشکلی هست و بقیه هم تایید میکنن که مشکل داری ... من خودم چند سال پیش بابت دندون هام که خیلی جلو بود مشکل داشتم اعتماد به نفس صفر بود ... بعد ارتودنسی کردم و دندونام شکل نرمال به خودش گرفت و واقعا اعتماد به نفسم خیل زیاد افزایش یافت ...تا قبل اون اصلا به ازدواج فکر نمیکردم چون احساس زشی میکردم ولی الان واقعا احساس خوبی دارم و نگرانی هام خیلی از این بابا کم شده و به صفر رسیده ...این خانمم باید با چهار تا دوست و امین و متخصص مشکلشو درمیون بذاره اصلا پیش چند تا دکتر بره ونشون بده اگر اونا هم تایید کردن که واقعا زیبا نیست و مشکلی هست بعد سراغ عمل و... اصلا ازدواج یعنی چی ؟یعنی همراهیه دونفر و تلاششون برا بهتر زندگی کردن معنی نمیده یکی انقد برا اون یکی بخیل باشه که پولیو که داره درمیاره پنهان کنه عزیزم به این کاره شما نمیگن سیاسیت میگن بخل خیلی بده یه زن نسبت به همسرش بخیل باشه شما به نسبت به هرکس این خصوصیتو داشته باشی مشکلی نیست ولی نسبت به همسر واقعا زشته خب شما تو یه زندگیه مشترکید پول چه ارزشی داره که از همسرتون دریغش کنید واقعا الان با این وضعیته کشور جای این افکاره ! زندگیتون سخت بگدره آقای خونتون بیشتر کار کنه و خودشو خسته تر کنه که شما نمیخواید پولتونو خرج کنید!از تفریحاته بیشتر بزنید آقاتون سختیه بیشتری بکشه زودتر پیر بشه که شما میخواید پولاتون ماله خودتون باشه این سیاسته!به نظرم جنایته نسبت به یه زندگی و امره مقدسی مثله ازدواج این خانم هنوز آمادگی پذیرفتن زندگی مشترک ندارد از لحاظ فکری و روحی هنوز درگیره . ازدواج یک مرحله است توی زندگی که الکیهمیشه ی خدا یک غرور کاذب و خودپسندی تو وجود بیشتر دانشجوها مخصوصا دخترا هست . بعد از فارغ التحصیلی تازه به خودشون میان و ای کاش ای کاش... می کنن 2- پری ناز اگر فکر می کنی مهارت همسریابی داری و فن شو بلدی تا بعدها پسر مورد دلخواهتو انتخاب و باهاش ازدواج کنی زود این پسره رو ردش کن بره.3- اوضاع جامعه زیاد مطلوب نیستا . سنت بالا می ره آستانه تحملت میاد پایین. اشتباهات دیگرانو تکرار نکن و بعد از در نظرگرفتن همه جوانب ردش کن25 سالگی و بلکه بیشتر تو فاز ازدواج نبودم و مثل پرسشگر بودمتو اگه خودت با اعتماد به نفس احساس زیبایی اندام کنی این خودش رو مرد تٱثیر میذاره،من خودم دختریو که دوس داشتم خیلی لاغر اندام بود. اما عاشقش بودم و اصلا دوس نداشتم به خودش این قضیه رو سخت بگیره.ولی ازدواج ما فعلا به هم خورده اما شما هم اعتماد به نفس داشته باش نسبت به همسره فرضیتون دارید  تقریبا تصمیم های قطعی ام رو برای ازدواج گرفتم مثلا اگر شوهرم خونه داشته باشه که هیچ اگه پدرم بهم خونه بده شوهرم لطف میکنه اجاره میده به من یا اون جهیزیه میاره چون من خونه دادم.تنها کسی هم که میدونه من روی تصمیم هام وای می ایستم و کوتاه نمیام پدرمه.اگر هم تو زندگی پول کم بیارم از پول خودم فقط برای  خودم خرج میکنم.خوب هر رشته ای تو جامعه نیاز هست حرف شما درست نیست بگی رشته شما تاپ نیست یا نیم یقه و یقه هفت هست.خوبه ما هم بگیم برق فقط دانشگاه شریف بقیه دانشگاه های سراسری مفت نمی ارزن برای برق خوبه شما ناراحت نمیشی.خوبه منم بگم رشته ام ریاضی هست شما برق ها بدون ما هیچی نیستید.خوب شما اگه برق خوندی عوضش املای خوبی نداری.از من به شما نصیحت هیچوقت با خانم ها درنیفت اونم تو یه جمعی مثل اینجا که باز تعداد خانم ها زیاده و با هم اتحاد دارن.بحث اینه که این خانوم از خواستگارش خوشش نیومده ممکنه شما هم بری خواستگاری از یه دختری خوشت نیاد.عضی رسم و رسوم جدید برای من عجیب هست.تمامی عقاید شما پیش فرض دوران مجردی هستبعد از ازدواج تصمیم ها متفاوت هست.در مورد زن کارمند شاید بشه تو شهرستان رو پول زن حساب باز نکرد اما توی تهران اگر مرد و زن شاغل نباشند اصلا زندگی شکل نمیگیره. اما زن حقوق داشته باشد هم غیر مستقیم به شوهر کمک میکند همین که برخی از مسائل خودش از پول خودش خرج میکنه در واقع یک نوع کمک به شوهر هستیک نکته بهتون بگم بعد از ازدواج تصمیم ها خیلی پخته تر و عاقلانه تر هست و در موقعیت هایی که پیش میاد تصمیم های بهتری گرفته می شود بنابراین بگذارید بعد از ازدواج برخی تصمیم ها را بگیرید چون الان نمیشه قاطعانه حرف زد  الان نمیتونم بگم پدر دختره حرف ناحسابی سایت همسریابی از جنبه احساسی به قضیه نگاه کنیم همه حق رو باید به شما بدیماما اگه از دیدگاه منطقی و پدردختر به قضیه نگاه کنیم باید حق رو به پدر اون دخترخانم سایت همسریابی هم اگه مدت زمان زیادی تا استخدام نداری بهتره صبر کنی تا شرایطت بر وفق مراد بشه تا دیگه اونا حرفی برای گفتن نداشته باشناگه هم تا استخدامت خیلی مونده به نظرم بهتره یه تضمینی به اون خونواده بدیالبته در این موافق حضور یه واسطه زبون باز و کاربلد خیلی به درد میخوره که مخ بابای دختره رو بزنه و بیارتش تو سایت همسریابی خوب اونا فرصت رو به شما دادن که یه صلا یه طوری صحبت میکنی که انگار قراره همیشه قسط ماشین بدین و. همینجور ادامه بدین! انگار داری تخم مرغ شانسی انتخاب میکنی و میخای بگی باشه جهنمو ضرر همینو بر میدارم یا برنمیدارم .. یعنی چی این رفتار؟ حب آدم هو زندگیش پیشرفت میکنه دیگه! خب تو خودت چی هستی؟ ببخشید که عینو میگم اما یه جوری رفتار میکنی که انگار اخلاق نداری! انسانی که اخلاق نداره هیچی نداره! مگر این که خودم براش کاری پیدا میکردم...اومدیم و شما هیچ وقت استخدام نشدین ...با توجه به اینکه یکبار جواب منفی گرفتید درست نیست شما میگی خونه و ماشین مهم نیست، بعد میگی ماشینش قسطیه، خونش فلان جاست ولی چند سال ساختهواقعا هم که مهم نیست براتون خونه و ماشین.راستش من اگه پسر بودم  می خواستم زن بگیرم عمرا دنبال دختری که جراحی زیبایی مخصوصا این نوعش رو انجام داده باشه نمی رفتم . چون بعد از این عملها بدن ، دیگه مثله بدن اصلی نمیشه و همش باید مواظبش بود که مثلا ضربه نخوره فشار بهش وارد نشه چی نشه چی نشه . کی حوصله این کار رو داره . و رشته آبیاری بادنجان بم هم نداریم. می خواستم دقیق بگم که رشته شما هم رشته تاپی نیست که خیلی براش تلاش کرده باشین.ولی بد بیانش می کنی و طوری حرف میزنی همه فکر می کنن دختر از خود راضی و مغروری هستولی خب حرف منطقی هست چون وقتی یک نفر مرفه بی درد بوده نباید با یک کارمند سن ترم ۶ مترجمی انگلیسی ام از دانشگاه تهران مرکز. معلم آموزشگاه زبان هستم. درآمدم به عنوان یه دختر خوبه( من قرار نیست خرج خونه و زندگی بدم، همین که از پس خرج خودم برمیام و از این بابت مستقل هستم خیلی خوبه) ساکن یه منطقه خوب تو تهران. اینم بگم من کار خونه بلد نیستم 
  داخل سایت مشاوره فعالیت مستمر و فعال داری . و اکثرا هم از ازدواج های رویاگونه ای که خودت آرزو داری و یا اتفاقات ناراحت کننده ای که برای دوستانت افتاده تعریف می کنی و یا از فعالیت دیگر کاربران خرده می گیری . برخلاف لقبت ، طرز صحبت و نوشته هات در
سایت همسریابی اصلا شبیه یه دکتر نیست . و بیشتر به یه فرد عامی و عادی که در وهم و خیالات و رویا به سر می بره و منتظره تا شاهزاده با اسب سفید برسه شبیهی .وست دارم اگه کمکی از دستم برمیاد به دوستهام بدم  از ازدواج های خاله زنکی هم خیلی بدم میاد که یارو دختره رو تو صف سبزی فروشی میبینه و میگه شمارتون رو بده بیام خواستگاری ازدواج در سایت همسریابی  باید روی اصول باشه البته نظر همه محترمه.در ضمن من دکتر ریاضی ام هیچ ادعایی تو مشاوره ندارم.منتظر اسب سفید هم نیستم چون خودم انقدر شرایط مالیم خوبه که هزار تا جفت رو میتون سوار اسب سفید بکنم.چون دلم نمیخواد کار کنم و اهل خوب من اگه جای شما بودم قبل اینکه تصمیم به ازدواج داشته باشم اول یه برنامه برای اینده خودم میریختم مثلا من از سن پانزده سالگی رشته دانشگاه و گرایشمم تعیین کرده بودم تقریبا میدونستم که تا فلان سن ازدواج نمیکنم میخواد خواستگار خوب باشه یا بد قصد داشتم تا دکتری بخونم وتا جایی که من مطالعه کردم هم دخترها هم پسرها قبل ازدواج یه ترسهایی دارن که هیچ کدومشون درست نیست و حدسیات خودشونه و ترس از پذیرفته نشدن دارن سعی کن روی خودت کار کنی و این ترس رو از بین ببری همه ازدواج این هایی که شما فکر میکنید نیست 

انتخاب خوب در همسریابی و ازدواج و زندگی مشترک...ادامه مطلب
ما را در سایت انتخاب خوب در همسریابی و ازدواج و زندگی مشترک دنبال می کنید

برچسب : همسریابی, ازدواج, سایت همسریابی ,همسان گزینی ,دوهمدم, طوبی ,بهترین همسر ,شیدایی, لاویران ,ادرس سایت ,آدرس جدید, سایتهای همسریابی ,بهترین سایت همسریابی ,توران 81, نویسنده : رویا entekhabe-hamsar بازدید : 408 تاريخ : يکشنبه 6 ارديبهشت 1394 ساعت: 16:10